۱۳۸۷ آبان ۱۰, جمعه

یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطه

هوشنگ کُردستانی

یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطه

اوضاع اسفناک و غیرقابل تحمّل زندگی مردم ایران در سالهای پایانی سدة نوزدهم و آغاز سدة بیستم که ناشی از فقر و نداری، بیکاری و بی پناهی، عدم امنیت مالی و جانی، زورگویی پادشاهان و شاهزادگان، دخالت کاسب کاران دین در زندگی خصوصی و اجتماعی، همراه با عقب ماندگی ایران از کاروان پیشرفت و ترقی دنیای پس از انقلاب صنعتی و نیز فشارهای رقابت آمیز دو دولت استعماری روس و انگلیس برای دست اندازی هر چه بیشتر در سیاست و اقتصاد کشور، شرایطی را پدید آورده بود که جامعه آماده فداکاری در راستای یک تغییر بنیادی و سازنده بود که به بساط خودکامگی شاهان و درباریان، شریعتمداران دین فروش و یکه تازی بیگانگان پایان دهد. و در چنین اوضاع و احوال نابسامان اقتصادی و سیاسی بود که شعار مشروطه طلبی، عدالت خواهی، برابری مردم در برابر قانون که پایان یک دورة سیاه و دهشتناک و آغاز دنیای بهتری را نوید می داد، با استقبال توده مردم روبرو شد.
در شرایط ناگوار اقتصادی آن روز ایران که جامعه آمادگی تغییر و تحوّل در جهت رهایی از استبداد و خودکامگی را داشت، شماری از ایرانیانی که برای تحصیل یا مأموریت به خارج سفر کرده بودند و امنیت و رفاه مردم و پیشرفت های علمی و فنی آن سرزمین ها را مشاهده و با اوضاع رقّت بار ایران مقایسه می نمودند، به این نتیجه رسیدند که وجود و اقتدار حکومت قانون که حاکم بر مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میان مردم و دولتمردان است، عامل بزرگ پیشرفت و ترقی این کشورهاست. از این رو، شعار عدالت خواهی و مشروطه طلبی را مطرح کردند و با انتشار روزنامه و کتاب که در خارج چاپ و به ایران فرستاده می شد، مردمی را که آماده تغییر و تحوّل بودند با مزایای حکومت قانون و زیان های بی قانونی آشنا می نمودند.
بدیـن شکل بود کـه یک حـرکت مـردمی در جهت استقرار قانون و حکومت مشروطه شکل گرفت که تنها محدود به تهران نبود و سـایر شهرهـا از جمله تبـریز، رشت و اصفهان را نیز در بر می گرفت.
از آنجا که برخی از پیشگامان نهضت مشروطه معتقد بودند که وجود قانون اساسی است که باعث رفاه و ترقی کشورهای پیشرفته شده و گمان داشتند که این قوانین اساسی برگرفته از قرآن است و عنوان می کردند که استقرار قانون اساسی در ایران یعنی اجرای قوانین اسلام، شماری از روحانیون بیداردل و خوش نام که از اوضاع نابسامان حاکم برکشور آگاه بودند و فقر و بدبختی مردم را بر نمی تافتند به حمایت از نهضت مشروطه خواهی برخاستند که در تهران آیت الله سیدمحمد طباطبائی و آیت الله سید عبداله بهبهانی در رأس بودند. روحانیون و مراجع تقلید تراز اوّل شیعه مقیم کربلا و نجف هم طی فتواهایی حقانیت نهضت و خواست مردم را در استقرار مشروطیت، مورد حمایت و پشتیبانی قرار دادند.
حرکت پرشور مردم در تهران و شهرستان ها مظفرالدین شاه را واداشت که با خواست رهبران مشروطه موافقت و فرمـان مشروطیت را امضـاء نماید. بدین شکل انقلاب مشروطه در 14 مرداد 1285 خورشیدی/ پنجم اوت 1906 میلادی به پیروزی رسید و اکنون صد سال از آن تاریخ می گذرد.
پیرامون دخالت های سیاست های خارجی در پیروزی انقلاب مشروطه، کتابهای زیادی نوشته شده است. آنچه مسلم است هواداری دولت انگلستان از نهضت مشروطه و مخالفت دولت روسیه با آن با توجه به سیاست و منافع آن دو کشور در ایران طبیعی بنظر می رسید.
با پیروزی انقلاب مشروطه، سلطنت استبدادی تبدیل به نظام مشروطه و پادشاه خودکامه تبدیل به پادشاه مشروطه می گردید که قدرت اجرایی نداشت و با این تغییر، قدرت دربار روسیه تزاری در ایران کاهش می یافت که پیروزی بزرگی برای رقیب آن دولت، یعنی انگلستان بود.
بی تردید رهبران نهضت مشروطه از تضاد سیاسی میان دو دولت استعماری آگاه بودند و از آن حداکثر استفاده را نمودند یعنی در برابر مخالفت روسیه از حمایت انگلستان برخوردار شدند.
رهبران مشروطه متوجه این حقیقت بودند که دولت انگلستان در ایران همزمان سیاست دوگانه ای در پیش گرفته و ضمن اینکه در تهران و تبریز از مشروطه خواهان حمایت می کنند در مناطق دیگری که صاحب قدرت و نفوذ است به سرکوب آزادیخواهان می پردازد. همچنین مشاهده می کردند که افزون بر حمایت مسئولان سفارت انگلیس از آزادیخواهان، درباریان تحت الحمایه و وابسته به آن دولت و نیز بسیاری از اعضاء لژهای فراماسیونری وابسته به گراند لُژ اسکاتلند نیز از پیشتیبانان و حتی رهبران نهضت هستند. با این وجود، چون برقراری مشروطه را به سود مردم و در جهت پیشرفت کشور و جبران عقب ماندگی برآورد می کردند، برای پیروزی نهضت سیاسی لازم می دانستند از تضاد سیاسی دو دولت استعماری آن روز، بیشترین استفاده را ببرند.
پس از نشیب و فرازهای بسیار، سرانجام نهضت مشروطه پیروز شد. پیروزی نهضت و پیروزی مردم، شکست دو نهاد قدرتمند جامعه، یعنی استبداد سلطنتی و شریعتمداران دین فروش بود. از این رو، این دو نهاد دست در دست هم برای جبران شکست خود و تبدیل آن به پیروزی شعار «مشروعه» را در برابر «مشروطه» عنوان کرده و با اطمینان از پشتیبانی دولت روسیه با مشروطه خواهان به مبارزه برخاستند. ولی با شکست «مشروعه خواهان» و پیروزی مجدد مشروطه خواهان، فرار محمدعلی شاه نماد سلطنت استبدادی و به دار آویخته شدن شیخ فضل الله نوری، روحانی مرتجع بار دیگر حکومت قانون در ایران پا گرفت.
استقرار نهادهای قانونی نظام مشروطه، همچون گزینش مجلس شورای ملی، وزارت دادگستری، آموزش و پرورش - که تا آن زمان در حوزه قدرت روحانیون بود -، ارتش و نیروهای انتظامی و ... که از دست آوردهای انقلاب مشروطه می باشد از آنچنان جایگاه ویژه ای در جامعه ایران برخوردار شد که حتی پس از شکست نظام مشروطه و استقرار نظام «مشروعه» سردمدارانِ دین سالار حکومت اسلامی هم نتوانستند آن را به حالت نخست برگردانند.
پس از پیروزی مجدد مشروطه خواهان که مرگ استبداد مذهبی و شکست سیاست روسیه را بهمراه داشت، سیاست دولت انگلیس هم نسبت به حکومت مشروطه و مشروطه خواهان تغییر کرد و برای تضعیف آن با دولت روسیه که اهرمهای قدرتش، خود را در ایران از دست داده و از مشروطه خواهان شکست خورده بود، وارد بده بِستان سیاسی شد و پس از گفت و گوهای محرمانه میان دو دولت سرانجام ناگزیر از پذیرش و ا مضاء طرح پیشنهادی انگلیس یعنی توافق نامه 1907 شد که بر اساس آن ایران به دو منطقه نفوذ میان روس و انگلیس تقسیم می شد.
پس از انعقاد این توافق نامه بود که هر دو دولت روس و انگلیس به اتفاق به مخالفت با حکومت مشروطه و دخالت در امور ایران پرداختند که تا سالهای پایانی جنگ اول جهانی و پیروزی انقلاب کمونیستی روسیه ادامه داشت. پس از انقلاب روسیه، نفوذ انگلستان در ایران بصورت تنها عنصر غالب سیاسی در آمد که گفتار پیرامون آن خارج از بحث امروز ماست.
در اینجا لازم است اشاره کنیم که اگر چه رهبران نهضت مشروطه با ایجاد یک نهضت مردمی و سودبری از تضاد سیاست های خارجی نظام مشروطه را بنیان گذاردند ولی نتوانستند علت اصلی انگیزه حمایت دولت انگلیس از نهضت را بخوبی برآوُرد و پیش بینی کرده و خود را برای رویاروئی با آن آماده سازند. این عدم توجه و آینده نگری یکبار دیگر در نهضت ملی شد صنعت نفت تکرار شد.
مصدق برای ملی کردن صنعت نفت و کوتاه کردن دست دولت انگلستان از منابع ملی و دخالت در امور داخلی ایران از تضاد سیاست آمریکا و انگلیس بخوبی استفاده کرد ولی اینکه آمریکا پس از ملّی شدن صنعت نفت چه سیاستی را ممکن است پیش گیرد، مورد توجه قرار نگرفت.
نکته بسیار مهم که ملت به ویژه نسل جوان ما باید به آن توجه کافی مبذول دارند این است که در هر سه شکست نهضت های آزادیخواهانه ملت ایران در یکصد سال گذشته یعنی نهضت مشروطیت، نهضت ملی شدن صنعت نفت و نهضت آزادیخواهی سال 1357 که در میانه راه منحرف و منجر به تسلّط استبداد مذهبی شد، بخش بزرگی از شریعتمداران همواره نقش اساسی داشته و امروز هم بزرگترین مانع و سدّ راه برقراری آزادی و استقرار حاکمیت ملی، می باشند.

هیچ نظری موجود نیست: