۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه
تظاهرات تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در اعتراض به جيمي كارتر
تظاهرات تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در اعتراض به جيمي كارتر
تظاهرات تعدادي از ايرانيان لس آنجلس روبروي كتاب فروشي بردرز، (محل امضاي كتاب جيمي كارتر) .
تعدادي از ايرانيان مقيم لس آنجلس در روز 3 آبان ماه در برابر كتابفروشي بردرز (محل امضاء كتاب ) جمع شده تا اعتراض خود را به جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا در زمان انقلاب 57 ايران نشان دهند . معترضين كتابهاي جيمي كارتر را در برابر كتابفروشي پاره كردند. آنها عقيده دارند كه جيمي كارتر پدر معنوي انقلاب 57 است و با كمك هاي او بود كه آيت الله خميني توانست قدرت را به دست بگيرد. طبق گفته تظاهر كنندگان جيمي كارتر در مقابل تعدادي از ايرانيان كتابش را به جاي امضا پرتاب كرد كه موجب عصبانيت معترضين و پاره كردن كتابش در برابر كتابفروشي گرديد.
Some protests Iranians living in Los Angeles to protest Carter
A number of Iranian protests in front of Los Angeles Bookstore Brdrz (where Jimmy Carter book signing).
A number of Iranians living in Los Angeles on November 3 against Brdrz bookstores (where the book signing) gathered to protest the then U.S. president Jimmy Carter during the Iranian revolution, the 57th show. Books protesters against Jimmy Carter had some bookstores. They believe that the spiritual father of Jimmy Carter and 57 revolution with the help of Ayatollah Khomeini, he was able to take power. According to Jimmy Carter, in protest against some of the Iranians, instead of signing his book launch that led to some angry protesters, and his book was in the bookstores.
۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه
ماندانا برای بار دوم به بیمارتان منتقل شد
۱۳۸۹ مهر ۹, جمعه
متن دفاعيه آريا آرام نژاد در دادگاه
متن دفاعيه آريا آرام نژاد در دادگاه
تحول سبز : روز گذشته جلسه رسيدگي به اتهامات آريا ارام نژاد برگزار گرديد.
به گزارش تحول سبز ، روز گذشته در جلسه رسيدگي به اتهامات آريا آرم نژاد ، وي با قرائت متن دفاعيات خويش ، به گوشه اي از آنچه بر وي در دوران بازداشت در زندان گذشته و شرحي از شكنجه هاي روحي و جسمي كه توسط بازجويان و مامورين زندان بر وي وارد گرديده است را بيان نمود.
لازم به ذكر است آرام نژاد آهنگ ساز جوان بابلي بيست و ششم بهمن ماه و پس از خواندن آهنگ علي برخيز در شهرستان بابل دستگير شد. وي دو ماه از دوران بازداشت خود را در سلول انفرادي بوده است.
به كزارش تحول سبز، متن كامل دفاعيه آريا آرام نژاد به شرح زير ميباشد:
بنام داور بر حق
رياست محترم دادگاه !
امروز در اين دادگاه حضور يافته ام تا خداوند بزرگ شاهد و ناظر باشد ميان ما و شما . شاهد و ناظر باشد به آنچه امروز بر ايران نازنين و فرزندان دلاورش مي گذرد تا در روز موعود آنگاه كه ما و شما در پيشگاهش به پاسخگويي اعمالمان حاضر مي شويم ٬ سربلند و سرشكسته مان بياد داشته باشد كه اين است عاقبت ! جزا و پاداش هميشگي فقط از جانب خداست . . . اگر امروز ملاك بر خوردهايتان فرامين حق مي بود به جاي ما مي بايست آناني در اين دادگاه حضور مي يافتند كه آبروي ايران و اسلام را به حراج گذاشته اند . هماناني كه ايران را براي ثرمايه هايش و اسلام را براي سرپوش نهادن بر چپاولگري و خودكامگي شان مي خواهند .
رياست محترم دادگاه !
بنده در ۲۶ بهمن ماه با هجوم ماموران اداره اطلاعات به خانه ام دستگير شدم . ايجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثيه خانه را چاشني كارشان كردند و حتي بر اطاق خوابمان نيز رحم نكردند . اينها به خاطر اجراي آهنگي بود كه گويا به عقيده آقايان امنيت ملي را به خطر انداخته است !!!!! پس از آن مدت ۴۴ روز را در سلول افرادي زير شكنجه روحي و رواني و جسمي گذرانده ام كه شرح اندكي از آن را براي قضاوت در مورد انساني بودن اعمال ماموران به عرض مي رسانم :
۱- توهين و خرد كردن شخصيت به وسيله فحش و ناسزا و حتي مسخره كردن چهره و ظاهرم .
۲- ايجاد هراس و تهديد در مورد بازداشت همسرم كه هيچ گونه فعاليت سياسي و دخلي در فعاليت هاي من نداشته است .
۳- توهين به برادر جانبازم و تهديد به بازداشتش در صورت همكاري نكردن من .
۴- تهديد به مرگ توسط نگهبان اداره اطلاعات ( ايشان مي گفت : من مامور اطلاعاتم بيرون از اينجا براحتي با يك گلوله ترا مي كشم ٬ كسي هم نمي تواند مرا باز خواست كند )
۵- تهديد به اعدام ! از سوي مقامات بازداشتگاه متي كلا .
۶- نگهداري در سلول ۵/۱ در ۲ متر بدون كوچكترين امكانات بهداشتي به شكلي كه پس از مدتي سراسر بدنم آكنده از جوشهاي عفوني شده بود .
۷- سهل انگاري عمدي در دادن دارو هاي مربوط به بيماري قلبي ام .
۸- همجواري در كنار سلول كسي كه مبتلا به بيماري ايدز بود و وادار نمودن براي عبور پا برهنه از روي خونهاي كه به واسطه خود زني آن شخص در كف سلول ريخته بود .
۹-دادن اطلاعات توهين آميز و غلط و انحرافي و القايي درباره همسرم .
۱۰ عريان كردن بدن به بهانه بازرسي در حالي كه ماموري در دستش دوربين عكاسي بود ٬ وي در جواب اعتراض مكرر و امتناي من وقيحانه و با خنده مي گفت : ميترسي !
۱۱- ضرب و شتم بسيار شديد و غير انساني توسط مامور زندان متي كلا در جواب درخواست ملاقاتم با پزشك ٬ بگونه اي كه تا مدتها آثارش روي بدنم قابل مشاهده بود .
۱۲- بستن دست و پايم با زنجير به هم براي مدت طولاني در زندان متي كلا .
اينهاي نمونه هاي كوچكي بود از آنچه كه در مدت بازداشت بر من گذشت .
و اما بنده پس از حوادث عاشورا كه منجر به كشته شدن تعدادي از هموطنان عزيزمان گرديد و پس از ديدن تصاوير تكان دهنده و جانسوزش ٬ احساس وظيفه كردم كه ضمن محكوم كردن اين عمل غير انساني ـ رسالت هنري ام را به بجاي آورم ٬ لذا دست به انتشار ترانه و آهنگي زدم كه به ” علي برخيز” معروف گرديد . محتواي اين آهنگ اشاره دارد به سو استفاده عده اي دغل باز از نام خدا و قرآن و ائمه براي رسيدن به مقاصدي شيطاني و استمداد خواستم از ائمه براي برچيدن و خشكاندن ريشه هاي دروغ و نيرنگ و ريا . عجبا كه امروز گوبا توسل به دين و ايمان نيز در كشور ما جرم محسوب مي شود ! امام حسين ع براي احياي امر به معروف و نهي از منكر شهيد شد انگاه توقع از ما شيعيان و پيروانش چيست ؟ اينكه بياييم و فقط بر سر و سينه بزنيم ؟! و يا در برابر ظلم و ستم اعلام انزجار كنيم ! من رئيس جمهور را به رسميت نمي سناسم ! آيا مسلمان نيستم ؟ بنده در روز عاشورا فرياد الله اكبر سر دادم و به خاطر فرياد زدن نام خدا بزرگ به خود مي بالم . قطعا كافر و لا مذهب خواهد بود كسي كه مرا به جرم فرياد زدن نام خدا به زندان بياندازد !
آناني كه امروز دم از مسلماني مي زنند خود ساده ترين دستورات دين را زير پا مي گذارند و به سادگي به يك جامعه هفتاد ميليوني دروغ مي گويند و هر روز با وعده هاي دورغين و پوشاليشان – با حركتهاي مزورانه و سرشار از ريا در خيال خامشان به اسلام و ايران عظمت مي دهند ! در اينجا بايد اعلام كنم كه اسلام و ايران بسيار عظيم تر از آنند كه نياز به مدافعان اينچنيني داشته باشد !
بايد روشن شود كه نقش قانون اساسي ما چيست ؟ قانون به من اجازه انتقاد مي دهد . قانون به من اجازه تجمع بدون حمل سلاح ميدهد . قانون به من آزادي بيان و عقيده مي دهد و من به بواسطه همين قانون كه پدران ما به آن راي داده اند آزادم كه نسبت به سرنوشت كشورم و ملتم بي تفاوت نباشم . جالب است كه امروز به جاي آنكه مدال شجاعت و افتخار بگيرم بايد در دادگاه حاضر شوم !
رياست محترم دادگاه !
متاسفانه در گزارش اداره اطلاعات به جنابعالي آمده است كه شعري بسيار توهين آميز خطاب به معاويه در وبلاگ قرار داده ام ! آيا وزارت اطلاعات تبديل به وكيل مدافع يزيد و معاويه گرديده است ؟ در بخش ديگري آمده است : بنده اين آهنگ را در تقابل با نظام و ولي فقيه ساخته ام كه البته مذحك ترين بخش اين گزارش نيز بوده است ! خطاب آهنگ كاملا روشن است ! خطاب آن به كساني است كه به هتك حرمت برادران مسلمان پرداخته اند ! اما گويا اداره اطلاعات سعي وافري دارد كه همه اعتراضات را به مفام ديگري حواله دهد ! كه اين جز پاك كردن صورت مسئله نيست . . .
اين توهم خود بزرگ بيني كه مانند افيون به جان صاحبان دو روزه قدرت افتاده است ٬ اين سياست هاي سركوب فله اي و ايجاد رعب از كدام اقتدار ابدي صادر مي شود كه سكوت را رضايت تابير مي كند و در كنار سهميه بندي خيابان و اكسيژن ٬ وقيحانه ـ نه ـ حتي بي اجازه به حريم خانه ـ نه – بلكه به زور به خلوت باورها تجاوز مي كنند و هيچ گونه اظهار نظر انتقادي را بر نمي تابند . اين دايگان منفعت طلب مهربان تر از مادر ! كه خود را نه تنها حافظ بلكه صاحب اين خاك و اين نظام مي دانند ٬ هرگونه تفاوت را دشمني دانسته و به خواست خود زير پا گذاشتن قانون و حقوق شهروندان را مجاز مي شمارند ! كساني كه با سنجاق كردن بي هويتي خود به جمهوري اسلامي و اعمال خفت بارشان تيشه هاي زهر آگين كه ريشه هاي اين نظام مي زنند . كمي به خود آمدن كمي چشم بصيرت داشتن و غره نشدن به ميزها را برادرانه توصيه ميكنم كه فرداها براي جبران اشتباهات امروزها بسيار دير است !
رياست محترم دادگاه !
نگراني بنده امروز از قضاوت شماست ! زيرا بازجوهايم قاطعانه گفتند كه شما مهره آنها مي باشيد و هر آنچه آنها بخواهند شما اجرا مي كنيد ! اميدوارم كه خداوند به شما حقيقت را آشكار نمايد تا خدايي ناكرده در دنياي ديگر مجبور به پاسخگويي آنچه ديگران از شما خواسته اند نباشيد !
در پايان ضمن رد تمامي اتهامات وارده و غير قابل قبول دانستن آنها از دادگاه محترم تقاضاي اعلام حكم برائت دارم .
ترانه علي برخيز از آريا آرام نژاد كه موجب دستگيري وي شد